انجمن بی تاوان آذربایجان غربی

انجمن بی تاوان آذربایجان غربی

اطلاع رسانی از آسیب های ناشی از تروریسم
انجمن بی تاوان آذربایجان غربی

انجمن بی تاوان آذربایجان غربی

اطلاع رسانی از آسیب های ناشی از تروریسم

آموزش زبان ترکی استانبولی در پژاک/ واکنش عناصر پژاک به زبان ترکی

عناصر ایرانی پژاک از آموزش اجباری زبان ترکی استانبولی در درون فرقه انتقاد کرده و از وابستگی پژاک به پ ک ک ابراز نارضایتی می کنند.

آموزش زبان ترکی استانبولی در پژاک/ واکنش عناصر پژاک به زبان ترکی

انجمن بی تاوان آذربایجان غربی: عناصر تسلیمی پژاک  از وجود نارضایتی عناصر درون فرقه از   دخالت های پ ک ک در برنامه ها و سیاست های پژاک پرده برداشته اند.

وابستگی کامل پژاک به فرقه مادر  یعنی پ ک ک غیرقابل انکار و برای همه روشن و شفاف است. سیاست های کلان پژاک در  پ ک ک تدوین و تصمیم گیری می گردد و پژاک موظف به اجرای سیاست های تدوینی پ ک ک می باشد.

عدم  قدرت و اختیار پژاک در برنامه های خود و مهم تر از همه  وابستگی این گروه به پ ک ک منجر به نارضایتی و اختلاف  در درون فرقه پژاک شده است.

بنا به افشاگری های عناصر تسلیمی گروه نزدیک به یک سال است که آموزش ترکی استانبولی برای عناصر گروه اجباری شده و عناصر گروه  بایستی ترکی استانبولی به خط رو رسم پ ک ک که به شکل لاتین را آموزش ببینند.

اکنون عناصر گروه نسبت به این سیاست انتقاد کرده و اعلام  نموده اند که زبان مادری ما کُردی بوده و نیازی به آموزش زبان ترکی استانبولی ندارد …

وجود فرمانده هان ترک در گروه نمونه دیگری از ایجاد نارضایتی در درون فرقه پژاک بوده و  عناصر ایرانی پژاک توسط فرمانده هان ترک مورد کم لطفی و بی مهری قرار می گیرند.

وابستگی پژاک به پ ک ک هم اکنون چالشی برای عناصر فرقه بوده و ایجاد هرج و مرج در درون گروه ایجاد کرده است.

بهداشت فردی در پ ک ک و پژاک/ بهداشت فردی مغایر با خط ایدئولوژیک اوجالان

ظهارات عضوء سابق پ ک ک و پژاک از شرایط نامناسب درون فرقه و تفکرات پوچی که تمام ارزش های انسانی را زیر سوال می برد.

انجمن بی تاوان آذربایجان غربی : در گروه های تروریستی  با ذهنیت مخرب ایدئولوزیک از پدیده بهداشت به شکل وارونه استفاده می کنند

۹۴۴۸۳۶۵۳۲۷۱۲۷۳۱۱۷۴۹۳

فرقها برای بهرکشی از انژی و زمان عناصر  حزب از فلسفه خاصی پیروی می کنند  و بر این باورند که اعضای فرقه  نبایستی  زمان و انرزی خودشان را  صرف احتیاجات فردی نمایند، زیرا اگر  فرد به بهداشت  شخصی اهمیت بدهد  منجر به بطالت  زمان  شده و  به عنوان یک نوع گرایش منفی بر علیه فرد تلقی می شود  و یا اینکه فرد را متهم به  امیال  هوا و حوس زندگی مادی می نمایند و این رفتار مغایر با خط ایدئولوژیک رهبری فرقه است.
اگر بطور کلی به تمامی فرقه های تروریستی  نگاه کنیم همگی از رنگهای تاریک و سیاه و قهوای استفاده می کنند و اگر موضوع را با این مثال  شروع کنیم ، شکل بیرونی انعکاس درون (باطن)است و یا با معنای دیگر شکل ظاهری گروهکها انعکاس ذهنیت ، تفکر و رفتار انها است . و برای فهم ودرک فرقه ها لازم نیست که باطن انرا بشناسیم اگر به شکل ظاهری نگاه کنیم در می یابیم که چه  نو ع انسانهایی و با چه جریان فکری زندگی می کنند.
انتخاب رنگها و لباسها و و شرایط زندگی بیانگر تفکرات ذهنی فرقه هاست.  زیرا در درون فرقه جای برای تفاوتها نیست و زندگی را با دگماها و تابوها محدود کرده اند

به هر اندازه  ی که در فرقه ها جایی برای دیگر طیف ها نیست به همان اندازه  جایی برای تفاوتها نیست،  زیرا گروه های تروریستی  توانایی تحمل تفاوتها را ندارند و هر کس و  یا گروهی که از انها جدا شوند معمولا یا تهدید و یا سر کوب می شوند و در گیری اخیر پزاک و حزب دمکرات ایران نمونه اشکار است .
فرقه ها از تاکتیک هایی خاص برای تک تیپ بودن و استفاده می کنند و هدف کلی انها از بهرکشی تام از زمان و انرزی عناصر گروه است.  عناصر فرقه کاربرد ابزاری داشته و تا زمانی که اعضاء سالم و کارایی دارند برای فرقه ارزش دارند و برعکس زمانی که قدرتشان را از دست دادند دیگر برای گروهک دردسر ساز  هستند .

در پ ک ک و پژاک  کسانی که قطع عضو می شوند دیگر برای گروه ارزشی ندارند و در یک گوشه رها می شوند و یا اینکه بعداز مدتی به خانه برمی گرددند  حتی زخمی هایشان را در میدان جنگ رها می کنند و اکثریت جاها هم جنازه هایشان را نیز جا می گذارند و زمانی را برای انها صرف نمی کند ،چرا که می دانند انها برایشان دردسرساز  خواهند شد .و امروزه هم در گروهک پژاک  ،قامپ مخمور پر از افراد زخمی و قطع عضو هستند که در انجا سر گردان هستند .

چندین نمونه از رفتارهای حیله گرانه پ ک ک و پژاک در دخل گروه  چهره واقعی پژاک و پ ک ک را کاملا توصیف می کند
۱-پ ک ک و پژاک  برای متعاقد کردن اعضا و تبعیت از شعار همه برابر هستیم از شیوهای خاصی بهره می برد ، از جمله برنامه های  دست جمعی ،لباسها همرنگ و کفشها یک مدل ، برنامه غذایی ثابت ،واین برابری تنها برای عناصر تازه وارد یک تله است و بعداز گذشت  زمان و پایان دوره آموزشی  معلوم می شود  چه قدر به انها دروغ گفته شده است و امکانات یک کادر قدیمی و یک فرمانده با یک کادر ساده از زمین تا اسمان فرق دارند .
۲- عدم توجه به بهداشت فردی  و متعاقد کردن  اعضاء که زمان کمتری برای بهداشت صرف کنند و بیشتر زمان خود را برای کارهای گروهک اختثاص دهند و  این نوع آموزش سبب می شود به مرور زمان افراد نسبت به بهداشت فردی بی تفاوت شده  و بجای اینکه هفته ای یک بار حمام کنند ماهی یک بار حمام می کنند و ذاتا تمامی عضوها از یک دست لباس بیشتر ندارند و همان لباس را بعداز شستن بلافاصله با تر بودن می پوشند وذاتا حمام کردن بیشتر از بیست دقیقه نیست .
حال اینکه رهبران گروهک ها از بهترین شرایط و از همه امکانات روز استفاده می کنند و مصرف روزانه آنها چندین برابر مصرف کادرها است و دیگر کادرها یا از این بی خبر هستند و یا اینکه نمی توانند اعتراض کنند .مثلا رهبر پزاک حاج احمدی در المان در بهترین شرایط زندگی می کند و کادرها در قندیل دربدترین شرایط زندگی را به سر میبرند
۳- شعار “اصراف نکنید ” در گروه پ ک ک و پژاک مشکلاتی  را به باور  اورده که فقط سلامت عناصر گروه در در تیر راس قرار داده است بعنوان نمونه از آرد تاریخ گذشته و کرمدار استفاده می شود  و می گویند که نباید ارزشهای فرقه را به هدر بدهیم .واینکه مجبور کردن کادرها به خوردن انواع حیوانات از جمله خوک و اسب و روباه شغال …و اگر کسی هم سرپیچی کند و یا اعتراض کند اورا با دیدگاهی خوار و ترسو و نازک تلقی می کنند.

روابط نامشرع اخلاقی و تجاوز به دختران و زنان در فرقه پ ک ک ، پژاک

بهره کشی جنسی از زنان در گروه های تروریستی، پدیده ای زاییده از ماهیت و روابط تشکیلاتی این گروه ها است.
انجمن بی تاوان آذربایجان غربی:مردها نیز در این ساختار برده اند، اما به دلیل بینش منحط و شخصیت بیمار رهبران این گروه ها، زنان بردگان جنسی اند.

روابط نامشرع اخلاقی و تجاوز به دختران و زنان در فرقه پ ک ک ، پژاک

می توان گفت که بهره کشی جنسی از زنان، جزء لاینفک گروه های تروریستی ضد اجتماعی که نیروهایشان را به زندگی مخفی، زیر زمینی و ضدخانوادگی ترغیب می کنند می باشد.
این گروه ها در سرتاسر جهان پراکنده اند؛ از آفریقا تا آمریکای مرکزی و خاورمیانه، فارک، ببرهای تامیل، پ.ک.ک، پژاک، مجاهدین خلق و یا کومله… بدون استثنا و با شعار تساوی حقوق زن با مرد، زنان را به بردگان جنسی تبدیل می کنند!
“نژدت بولدان”، روزنامه ‌نگار و شهردار سابق “یوکسک اوآ”، در اروپا با ده نفر از زنان این گروه که از آزار و اذیت عبدالله اوجالان، سردسته “پ.ک.ک” و دیگر سران سازمان به ستوه آمده و فرار کرده بودند، دیدار و گفت ‌و گو کرد.

بولدان که خود نیز در گذشته عضو “پ.ک.ک” بود، متن این مصاحبه ‌ها را به شکل کتاب با عنوان “زن بودن در پ.ک.ک” به چاپ رساند. این کتاب، صورت زشت این سازمان تروریستی را نمایان کرد. طبق آنچه که در این کتاب نوشته شده، عبدالله اوجالان و سایر سران سازمان تروریستی، با زنان زیبایی که در اطراف خود جمع کرده‌اند، «زندگی شیرینی» را می‌گذرانند. سردستگان این سازمان، برای تنبیه زنانی که در مقابلشان مقاومت می‌کنند، به آن ها تجاوز می  کنند.

عبدالله اوجالان، زنانی را که قرار است در اطراف خود داشته باشد، با دقت و وسواس زیادی انتخاب می‌ کرد، به طوری که گویا آنان را برای حرمسرای خود انتخاب می‌ کند. او هر کسی را قبول نمی ‌کرد. برای نزدیک بودن به اوجالان، باید فارغ‌التحصیل دبیرستان یا دانشگاه و جذاب بوده، در صورت لزوم با وی به استخر رفته، ماساژ داده، پاهای او را شست و برای او عشوه نمود. زنانی که تن به خواسته ‌های اوجالان می ‌دهند، حتی اگر در کوه هم باشند، به عنوان پاداش، کرم‌ های مختلف و حنا دریافت می ‌کنند.

زنانی که به فانتزی ‌های جنسی عبدالله اوجالان و دیگر رهبران و سران سازمان تن نداده و فرار کرده بودند، حقایق زندگی در “پ.ک.ک” را این ‌گونه شرح دادند: آپو (عبدالله اوجالان)، بین زنان تبعیض اعمال می ‌کرد. او زنان زشت را دوست نداشت. آپو کسی بود که به تیپ و ظاهر خیلی اهمیت می‌ داد. اگر به زنان زیبایی که فارغ‌التحصیل دبیرستان یا دانشگاه بودند، “عزیزم” و “فدایت شوم” می ‌گفت و آن ها برای او عشوه می ‌کردند، رفتار خاصی را با آنان در پیش می‌ گرفت، فکر می‌ کنید که چرا در خانه ‌های تمرکز، فقط زنان زیبا ماندند؟

عکس ‌هایی وجود دارد که او در استخر با زنان گرفته است. هنگامی که ما در کوه‌ ها و بیابان ‌ها از فرط گرسنگی در حال مرگ بودیم، آن ها در قصرها زندگی می ‌کردند؛ سفره‌ های آنان حتی از سفره  شاهان هم رنگین‌تر بود و حرمسراهای قدیمی را در ذهن من تداعی می‌ کرد.

در داخل حزب، یک طبقه خاص تشکیل شد. طبقه ‌ای که از الهه‌ های اوجالان تشکیل شده و ما به آنان “زنان مرکزی” می ‌گوییم. این طبقه از زنانی تشکیل شده که در جنگ شرکت نکرده ‌اند و خارج از مناطق و شرایط سخت و دشوار، عموماً در قرارگاه‌ ها مانده و خصوصاً در خانه‌ های تمرکز عبدالله اوجالان زندگی کرده‌ اند. این زنان موقعیت کاملاً ممتازی در داخل سازمان دارند. در شرایطی که ما پس از پایان آموزش نظامی حتی یک درخت هم پیدا نمی ‌کردیم که زیر سایه آن استراحت کنیم، برای زنان ستاد مرکزی، چادر دایر شده و سایه ‌بان مهیا می ‌شد. آنان کر‌م‌ ها و حناهایی داشتند که پیدا کردن آنها در کوهستان بسیار سخت بود. این زن ها دست به سیاه و سفید نمی‌ زدند.

زنی بود که بعد از هفت سال جنگ، به آکادمی رفته و پس از پایان تحصیلات، نزد ما آمده بود. تعادل ذهنی و فکری او بر هم خورده بود. اوجالان او را اذیت کرده بود. من متوجه شدم که همه زنان ستاد مرکزی، در خانه‌ های متمرکز واقع در شام زندگی کرده ‌اند.آن  ها می ‌گفتند که پاهای او را شسته و او را ماساژ داده‌ اند. اگر کسی از خدمتگذاری به رهبری خودداری می ‌کرد، پدرش را در می‌ آوردند.

در این گروه از زن به عنوان یک عنصر تعادل استفاده می  شد. آپو در وابستگی نظامی و سیاسی مردان به “پ.ک.ک” و در تمامی زمینه ‌ها از زنان استفاده می  کرد. مبارزات “پ.ک.ک” برای زنان، مبارزه ‌ای است که به یک نفر اختصاص دارد. این مبارزات فقط اوجالان را اساس و مبنا قرار می‌ دهد و به او صفت پیامبری و خداوندی می‌ دهد. در واقع او به نحوی بسیار زشت و کریه از زنان سوء استفاده کرد. همه زنان آلت دست آپو شدند. با ستایش هر چه بیشتر اوجالان، فکر می ‌کردند که خودشان هم آزادتر می ‌شوند.

در “پ.ک.ک”، اعضای معمولی روابط جنسی ندارند؛ این در حالی است که همه کسانی که در ستاد مرکزی بودند، معشوقه داشتند و هر سال با فرا رسیدن فصل بهار، معشوقه خود را عوض می‌ کردند.

تساوی زن و مرد

وضعیت در گروه تروریستی پژاک نیز دست کمی از حزب مادرش یعنی پ.ک.ک ندارد و بلکه بدتر هم هست. در تشکیلات این گروهک، زنان و مردان زندگی اشتراکی با هم دارند. این موضوع به نام تساوی حقوق زن و مرد توجیه می  شود. همین موضوع زمینه سوء استفاده از زنان عضو گروهک را فراهم کرده است .

پژاک از همین موضوع یک حربه تبلیغاتی برای جذب جوانان به سمت خود ساخته است.

عرفان قانعی فرد نویسنده کرد در این باره می نویسد:

زنان و دختران عضو فرقه پژاک -که بنا به جامعه ای سنتی و عقب مانده- از ترس، شرم و یا آبروی خود هرگز نتوانستند به زیستن عادی شان برگردند و درباره تجاوز به خود توسط این گروهک ضد انسان، حرفی بر زبان نمی آورند تا بتوان واقعیت ها را برملا کرد. این فرقه فقط توانسته بعضی از افراد بی سواد و کم سواد را فریب دهد و پس از شستشوی مغزی، کاری کند که افراد نتوانند به راحتی از آن جدا شوند، یعنی راه بازگشت آنان را به جامعه بسته است. پژاک با حرف های دهن پرکن، دختران ساده کرد روستایی را فریب می دهد. نمونه اسامی دختران عضو پژاک که به خاطر تجاوز جنسی خودکشی کرده اند:

دوله نودیده (کد زیلان)، شیرین آمود (کد آیتن)، رحیمه یاشار (کد ریحان)، سحر فیلیز (کد سوزدار)، هدیه زنگین (کد بریوان)، سونگول سالمان (کد روزرین)، فاتما بایسال (کد ژیندا)، امینه عثمان (کد آهین ) و … .

اوجالان درباره “ارزش و احترام” به زنان صحبت کرده است در حالی که در فرقه اش، زنان و دختران هیچ جایگاهی ندارند و در بسیاری از موارد مورد تجاوز قرار می گیرند. پیش از این گزارش‌هایی در مورد فساد اخلاقی رهبران “پ.ک.ک” و سوء استفاده آنان از دختران پیوسته به “پ.ک.ک” منتشر شده بود. در صدر این افراد هم نام عبدالله اوجالان قرار دارد.

ازدواج در پژاک ممنوع اما داشتن روابط نامشروع مخفی، امری رایج است. پ.ک.ک و پژاک ادعا می کنند که اعضای آنان نباید ازدواج کنند و یکی از شعارهای اصلی این فرقه توجه خاص به حقوق زنان و احترام به آن می باشد، اما در عمل چنین نیست. عثمان اوجالان ۶۰ ساله، برادر رهبر پ.ک.ک دو بار ازدواج کرد آن هم با دو دختر جوان ۳/۱ سنش (یکی ۲۱ ساله اهل منطقه قطور خوی و دیگری ۲۲ ساله اهل آکره کردستان). البته بدون این که روال متداول جامعه را طی کند. رهبر پژاک نیز با یک دختر آلمانی ازدواج کرده است. او مقیم آلمان است و در جایی گرم و نرم ادعای مبارزه برای کرد را دارد در حالی که اعضای سیه روز و ساده هم حق ازدواج ندارند، از سوء تغذیه رنج می برند و حق بازگشت هم ندارند. مردم کرد در ترکیه و عراق زندگی اقتصادی سختی را می‌گذرانند، اما روزنامه “ملیت”، نوشت که عثمان اوجالان ۵/۲ کیلو طلا به زن جدیدش داد و هزینه ازدواجش نیز ۵۲ هزار دلار بوده است.

زبان مادری در پ ک ک ،پژاک/زبان مادری ابزاری در دست فرقه

سرویس بین المل انجمن بی تاوان آذربایجان غربی : زبان مادری نخستین زبانی که نوزاد از بدو تولد با آن انس می گیرد ، وقتی کودک در آغوش پر مهر و محبت مادر شیر می خورد آنرا می شنود. برهمین مبنا نام زیبای“زبـــان مـــادری” را به خود گرفته است.

پ ک ک چه نگرشی به زبان مادری دارد؟

زبان مادری در پ ک ک ،پژاک/زبان مادری ابزاری در دست فرقه

در ذیل مطالبی را که در کلاس های ایدئولوژیک پ ک ک پژاک  به عناصر فرقه تدریس می شود ارائه می نمایم تا اهمیت زبان مادری در گروه کاملا هویدا شود.

پ ک ک و پژاک مدعی است:
زبان مادری هویت انسان را شکل می دهد و حامل فرهنگ و آداب و رسوم اقوام گذشتگان بوده و از ما به نسل های آینده ارث می رسد ، عواطف و احساسات، اندیشه ها، ارزش ها و نگرش‌ها به بهترین شکل و با خلوص کامل توسط زبان مادری به هر فرد منتقل و در بسیاری از موارد زبان مادری تنها ابزار موجود برای انتقال مفاهیم مذکور است، به همین دلیل است که نیـچـه فیلسوف آلمانی گفته است که «ترجمه لفظ به لفظ زبان خیانت است». هایدگر دیگر فیلسوف آلمانی می گوید «زبان مادری قلب احساس و الهام انسان است . بنابراین کسانی که با زبان مادری در می افتند در واقع با عمیق ترین جنبه هویتی انسان مبارزه می کنند و پیروز نخواهند شد». جنوا اسپیترمن استاد زبان شناسی دانشگاه میشیگان در این ارتباط می گوید که: «اگر شما آموزش و ترویج یک زبان را ممنوع و غیر قانونی کنید، در نهایت آن زبان را حذف می کنید و با از بین بردن آن زبان، فرهنگ آن گروه زبانی از انسانها را نابود می کنید و در نهایت، خود آن مردم را حذف و از بین می برید. ممکن است که آن گروه از انسانها بصورت جسمی و فیزیکی از بین نروند، اما آنها دیگر خودشان نیستند، بلکه تبدیل به دیگرانی شده اند که به زبان و فرهنگ دیگری تعلق دارند. آنها هویتشان را از دست داده و دیگر موجودیت ندارند». بنابراین حفظ و آموزش زبان مادری به عنوان شاخص هویت انسانی کاملاً ضروری است. البته در کنار زبان مادری، انسانها به زبان مشترکی هم نیاز دارند تا بتوانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. زبان وسیله افهام و تفهیم است وانسانها در دنیای تنوع زبانها به زبان مشترکی نیاز دارند تا با افراد و گروههایی که خارج از حیطه ی زبان مادری شان هستند، ارتباط برقرار کنند. در بسیاری ازموارد مشکل از همین جا و از گسترش ارتباطات بوجود می آید. در ارتباط بین دو یا چند گروه زبانی همیشه یک زبان مشترک لازم است.

گروه تروریستی پ ک ک با توجه به جایگاه والای زبان مادری که در بالا اشاره گردید ، این معقوله را در ایدئولوژی فرقه گنجانده و از زبان مادری سوءاستفاده  ابزاری می کند.
اکنون بایستی به این موضوع پی برد که زبان رسمی پ ک ک چه بوده و رهبر این فرقه به چه زبانی تکلم می کند.
زبان ترکی زبان رسمی پ ک ک بوده و عناصر فرقه با این زبان تکلم می کنند ،رهبر این فرقه نیز با زبان مادری  خود ترکی استانبولی تکلم می کند
حال سوال این است، عبدالله اوجالان رهبر فرقه مدعی دفاع از زبان مادری خود بوده و کردی را زبان مادری خود می نامند در حالی که به زبان کُردی تسلط نداشته و کردی سخن نمی گوید.
اوجالان مدعی دفاع از زبان مادری می باشد در حالی که به زبان ترکی تکلم می کند، اکنون ببینم اوجالان چه نگرشی به جایگاه مادر دارد که این گونه از زبان مادر خود دفاع می کند؟

جایگاه مادر از دیدگاه عبدالله اوجالان 

اوجالان می گوید:

" مادر، زیربنای زندگی انسانیت را تشکیل میدهد. اما وجود مادرم برای من همیشه مسئله بود. اولین و مهمترین سوالم از مادر این بود : چرا مرا بدنیا آوردی؟

در کنارش زندگی نکردم و هیچگونه مهری از وی در دلم نبود و همیشه از وی شکایت کرده و گفته ام: تو مسبب به دنیا آمدن من بودی. ارتباطم با وی فراتر از ارتباطی دوستانه یا غیر دوستانه بود، تضاد و درگیری دایمی در بین ما حاکم بوده است.
این درگیریها برخی جوانب مثبت و برخی جوانب منفی داشته و مجموعه اینها در ساختن شخصیت من تأثیرگذار بوده اند.

اوجالان نیز می گوید: مادرم نیز از این وضعیت بیزار بود
اوجالان در یکی از یادداشت هایش میگوید که حتی برای مادرم با اینکه از من خواست که چند متر پارچه بخرم من نخریدم
بنابراین هویدا می گردد ، مادر حتی در تفکر پ ک ک و پژاک ارزشی ندارد

اکنون با چنین اظهاراتی نبایستی اوجالان و گروه وی مدعی زبان مادری کُردی شوند؟

هر چقدر پ ک ک در رسانه ها برای تبلیغات اش وانمود کند که به زبان مادری اهمیت می دهد اما در حقیقت پ ک ک ارزشی که برای زبان تر کی قائل است برای زبان کردی و لهجه های دیگر کردی اهمیت نمی دهد حتی تکلم با زبان کردی را زبان افراد بی سواد و عقب مانده تلقی می کنند
در داخل سیتم پ ک ک زبا ن ترکی به عنوان زبان رسمی اعم برای نوشتاری و گفتگو است و تکلم با زبان ترکی به عنوان یک ترقی و برتریت مشاهده می شود اگر به مسئله با دیگاهی منطقی تماشا کنیم در می یابیم که چرا کردهای ایران ،و سوریه و عراق در پ ک ک زود زبان ترکی را یاد می گیرند زبان های گوناگون را یاد گرفتن خوب است اما زمانی که اگر یک زبان را یاد بگیریم نباید زبان و فرهنگ خود را فراموش کنیم در پ ک ک اگر کردی که با زبان ترکی حرف نزند و یا بلد نباشد بعنوان عقب مانده دیده می شود و زمانی که افراد احساس می کنند که در پ ک ک با دیدگاهی کوچک و حقیر دیده می شوند مجبورا تن به زبان تر کی می دهند
اکثر سرکردگان پ ک ک از جمله خوده عبدالله اوجالان هم زبان کردی بلد نبوده  ودر داخل پ ک ک هم افرادی از جمله مصطفی قره سو و علی حیدر قیطان ...با اینکه ادعای کرد بودن را دارند   اما کردی بلد نیستند و مشخص است که  شعار حمایت از زبان مادری فقط شعار و ابزاری  در اختیار فرقه است .

امروزه هزاران مادر توسط پ ک ک به علت از دست دادن فرزندانشان دغدار است و از پ ک ک و پژاک نفرت دارند و یا اینکه فرزندانشان را با قانون نظامی مجبور به ملحق کردن در اورند و واقعا اگر پ ک ک و پژاک ارزشی برای مادران قائل است چرا اجازه ملاقات به مادران نمی دهد که فرزندانشان را ببیند ؟

در پ ک ک تمامی آموزشها و برنامه ها و اساسنامها وتکلم و نوشتن با زبان ترکی است .

عضوء سابق پژاک: تشکیل خانواده اولین زنجیر بردگی است

http://bitawan.com/عضوء-سابق-پژاک-ت…انواده-اولین-زنج.html 


انجمن بی تاوان آذربایجان غربی: بختیار میرزایی از اعضای سابق گروهک تروریستی پژاک پس از جدایی از فرقه سیاست های پشت پرده ی گروهک را چنین افشا نمود.

عضوء سابق پژاک:  تشکیل خانواده اولین زنجیر بردگی است

میرزائی می گوید: ” خانواده در اجتماع کانون مقدس بوده و از هر لحاظ قابل احترام و جایگاهی برتری برای هر فرد در جامعه دارد ولی از منظر ایدئولوژیک و دیدگاه پژاک تشکیل خانواده اولین زنجیر بردگی است، چرا که پژاک به منظور آمادسازی فرد برای تحرکات و عملیات های خشونت آمیز تروریستی ، احساسات و عواطف خانوادگی را مانع بزرگ در این راه می داند و همچنین کانون های گرم خانواده نیز از عوامل اصلی در عدم عضویت به فرقه محسوب می گردد.”
بختیار میرزایی در پاسخ به این سوال چه افرادی زمینه عضویت در پژاک را دارند؟ می گوید: افرادی را که به عضویت پژاک در می آیند به سه دسته تقسیم می شوند ، گروه اول معتادان ، خلافکاران و کسانی را که از جامعه و خانواده تردد شده باشند. گروه دوم جوانان و نوجوانان ماجرا جویی که اسیر احساسات و هیجانات سنی خود می شودند و گروه سوم افراد تحصیل کردی که بمنظور دستیابی به مقام و منزلت ، فرماندهی و زندگی در اروپا ، با تکیه بر تحصیلات دانشگاهی که در نهایت هر سه گروه پس از عضویت بدنبال راهی برای فرار از فرقه می باشند.